امروز به شوخی و خیلی آروم زدم تو گوش همسرم که جدی گرفت و ازم ناراحت شد و چند ساعت باهم حرف نزدیم که هنوزم حرف نمیزنیم. منم ازش ناراحتم که یه شوخی رو چرا جدی گرفته .
امروز به شوخی و خیلی آروم زدم تو گوش همسرم که جدی گرفت و ازم ناراحت شد و چند ساعت باهم حرف نزدیم که هنوزم حرف نمیزنیم. منم ازش ناراحتم که یه شوخی رو چرا جدی گرفته .
برو یکی دیگه بزن تو گوشش بگو دفعه اخرت هم باشه باهام قهر میکنی یه عذر خواهی کوچلو کن بگو شوخی کردی بعدشم بوسش کن به همین راحتی به همین خوشمزگی
تاحالا انقد قشنگ راهنمایی نکرده بودم
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
کاش همه مشکلات انقدر راحت حل شدنی باشن
آخرین ناراحتی من مال دیشب بود که شوهرم تا ساعت 1 شب داشت کارای نقشه برداریشو انجام میداد. از صبحش هم که شرکت بود. منم واسه اینکه تلافی کنم، 5 صبح از خواب بیدارش کردم گفتم امروز نرو سرکار بیشتر پیش هم باشیم. اونم قبول کرد. زنگ زد مرخصی گرفت. امروز همش پیشم بود. خستگیشم در رفت.
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
ولی من ی توصیه میکنم اصلا نذارین مدت طولانی با هم همکلام نباشین، راهکار بچه ها خوبه مخصوصا این همنورده خوبه، پول مشاورشونم بدین همچین گناه داره
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
به به همه اینجا در حال درآمد زایی هستن . عزیزم بیخیال همشون باش بیا پیش خودم بهترین مشاوره ها رو بهت میدم نصف قیمت
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
فک میکنم فامیلیشون باشه و ی پست ازشون خوندم که گفتن خانومشون ورزشکاره حرفه ایه و نیستو اینا
عه پریما انقد قل نخور این وسط
خیلی کچلی ...نه دیگه حالا حقول مشاورم میره بالا چون مشاوره گرامی رو گمراه کردی
نه دیگه چون شما زدی شما برو دقیقا اینا رو بهش بگو ...منت کشی هم باید دوطرفه باشه نمیشه که همیشه اقاعه باشه....شما برو بگو میخاستم ی کم قربونه شوبره کچلم بشم الکی زدم و همون حرفای سابق با این تفاوت که نرخ رفت بالا
تا تو باشی دیگه منو گمراه نکنی
[QUOTE=ramesh;87523]ها ها ها :d:d:d:d:d[/
بدو برو دیگه
بدو
جواب رو بگو بهم
وگرنه شب خابم نمیبره میخام پولی که میگیرم حلال باشه
[QUOTE=ramesh;87527]عه میام میکشمتاااا
بدو
من اگر بودم نمیذاشتم ی ساعتم بشه
نذار تا قبل از خاب بکشه ...فرض کن قهرید و مقصر ایشونه و میذاره میذاره موقع خاب میگه آشتی اون وقت تصوره تو میتونه این باشه که بیا از ظهر هیچی نگفته حالا که موقع خابه و ... میگه آشتی....حالا شاید اگر به خابم بکشه نگه ها ولی
من وظیفه ی مشاوره ایم اینطور ایجاب میکرد
همیشه شاد و همیشه خوش باشین
حقول مشاورمم باشه چشم روشنیه دخترت رامش
بالاخره شما خانومی یا اقا؟
مشاوره گرامی آچ مز شده میباشد
خخخخخخخخخخ من فک کردم ک آقا هستین، همنورد حرفاش خوب و منطقی همین حالا برین پیش خانومتون
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
پس جالا که چک رو شما زدین اصلا به شب نذارین بکشه چون احتمال بسیار خانومتون همین فکرو میکنه و میگه عه حالا که شب شد و اینا اومده منت کشی ...خوب میبخشه ولی اون ته تهای دلش غصه میخوره...حیفه
لعنت به غرور
اخرین بار همین الان از دست همسرم ناراحت شدم ک چرا نمیاد خاستگاریم و منم عروس خانوم بشم
از بابای رامش خبری نیست فک کنم رفته منت کشییییییییییییییییییییییی یییی
وای عجب صبری دارین، پاشین دیگه برین پیش خانومتون
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
ماشالا دوستان همه نظراتشون اوکی، برین آشتی کنین بعدشم خبرای خوب بیارینواسمون ک باهاشون آشتی کردین و از دلشون درآوردین
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
بابای رامش کوچولو شما که نمیخایین برین و سختتونه پس جرا میگین اخه...حالا هی دست دست میکنی اون وقت اگر نگفت حالا که وقت لالا ( و احیانا غیره ....دیگه بقیشو نمیتونم بگم ) یادش افتاده
آدم برای عشقش هم غرورشو میش************ه و هم خوشالیه اونو اولوین قرار میده ...البته اگر عاشق واقعی باشه
با منو تویی و اینا اشتیو به تعویق نمیندازه
تازه الان که شما مقصر بودی ....برید دیگه....فلفل میریزم تو دهنتونا دِِِِ
آخرش چی شد؟ بابای رامش رفتن واسه آشتی؟ من یه ساعته دارم این پستا رو دنبال میکنم هنوز ناز میکنین برین دیگه
الان رامش
پسره یا دختر
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
آدمای بزرگ اونای نیستن که غرورشون رو حفظ میکنن ، آدمای بزرگ راحت میبخشن .
پس به مسئله های کوچیک زیاد اهمیت ندین و برین جلو ، همیشه اونی باشین که برای زندگیش پیش قدمه
پسرررییییییی انقد هم ناز میکنی برا زنت
پاشو پاشو پاشو برو یه سرویس طلا بگیر ببینم
بعدش میگی بزن خانم بزن تو گوشم بعدشم بوسش میکنی تموم میشه میره
ایششششش فک کردم زنی ایسششش
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
آقا من درس دارمیکی مجبورشون کنن برن واسه منت کشی ....اخه دل نمیکنم برم میخوام بدونم آخرش چی میشه!
مامانم هم داره چپ چپ نگام میکنه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)